درباره ی دوره ی نوجوانی

ساخت وبلاگ

مقدمه:

برای اینکه بدانیم به کجا می رویم باید بدانیم از کجا می آییم و برای اینکه بدانیم در کجا هستیم باید گذشته ی خود را بجوییم.

 

 در این جهان همه ی کائنات و اشیا به هم مربوط هستند همه مانند زنجیری به یک دیگر متصل شدند و اگر فقط حلقه ای از آنها گم شود زنجیره ی دیگری وجود نخواهد داشت تا جهان بر پایه ی آن ثانیه هارا یکی یکی پشت سر بگذارد و برنامه ی روزمره اش را انجام دهد.

اگر سحر نبود دیگر چگونه دنیای تاریک و خاموش شب به جهان روشن و پر جنب و جوش روز متصل می گردید؟

اگر بهار نبود دیگر چگونه خاک نژند و سرد زمستانی گرم می شد؟چگونه برف ها با زمین وداع می کردند؟ چگونه زمین آماده ی زندگی ای دوباره می شد تا جوانه های بیشتری را با جهان آفرینش آشنا کند؟چگونه؟!

آگر قلب نبود دیگر چگونه انسان می توانست با احساساتش با دیگران ارتباط برقرار کند تا زندگی ممکن شود؟

اگر نوجوانی نبود انسان چگونه از دوره ی کودکی به جوانی می رسید؟ آیا با همان آفکار کودکانه می توانست جوانی کامل شود و در اجتماع به مردم خدمت کند؟

آیا نباید انسان به بلوغ احساسی برید تا بتواند درست تصمیم بگیرد؟

دنیای بیرون با افکار یک کودک که در دنیای مجازی زندگی می کند بسیار متفاوت است پس نباید دوره ای وجود داشته باشد تا انسان را برای زندگی در آینده آماده کند؟

پس نوجوانی مهمترین دوره ی زندگی یک فرد است.اگر نوجوانی وجود نداشت جوانی نبود پس در نتیجه جهانی هم وجود نداشت.

در واقع نوجوانی همانند پلی است که دنیای شاد کودکی را به دنیای شلوغ و گیج کننده ی جوانی متصل می کند.

حقوق کودکان...
ما را در سایت حقوق کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدجوادکیوان heghoghkoodakan بازدید : 217 تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1392 ساعت: 17:02